کد مطلب:137463 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

آرامگاه زینب
درباره ی مرقد شریف زینب علیهاالسلام سه نظریه وجود دارد:

قول اول: زینب علیهاالسلام در مدینه (قبرستان بقیع) دفن شده، و علامه ی فقید سید محسن امین در جلد 33 اعیان الشیعه طرفدار این نظریه است، و استدلال كرده به این كه: بازگشت حضرت زینب علیهاالسلام پس از فاجعه كربلا به مدینه قطعی و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نشده است. بنابر این باید گفت كه در مدینه وفات یافته و در همان جا دفن شده است. گویا مرحوم امین رحمه الله برای اثبات دفن شدن حضرت


در مدینه به استصحاب متمسك شده است، و بدیهی است كه تمسك به استصحاب در این جا بر هیچ پایه و اساسی استوار نیست.

زیرا موضوع استصحاب این است كه به وجود چیزی علم داشته باشیم سپس در برطرف شدنش شك و تردید كنیم، به گونه ای كه شك بر آنچه می دانیم وارد شود. مثلا اگر به فرض ما مطمئن باشیم كه زینب علیهاالسلام در مدینه دفن شده سپس شك كنیم كه آیا بدن مطهرش را به شهر دیگر منتقل كرده اند یا در همان جا باقی مانده است؟ استصحاب جاری كرده و می گوییم در همان جا باقی است؛ چون در این استصحاب؛ رعایت اتحاد موضوع نیز شده است.

اما اگر بدانیم كه حضرت به مدینه وارد شده، سپس در مرقد شریفش شك كنیم، در چنین موردی استصحاب صحیح نیست؛ زیرا داخل شدن در مدینه یك چیز بوده و مرقد، چیز دیگری است، و چنانكه در علم اصول ثابت شده، اثبات لازم به استصحاب ملزوم باطل است. در ضمن اگر قبر زینب علیهاالسلام در مدینه بود معروف و مشهور بود، و مانند قبور دیگر مردان و زنان صالح، مزارش محل زیارت مسلمانان و مؤمنان واقع می گردید.

بانو دكتر عایشه بنت الشاطی، نویسنده ی معروف مصری در كتاب «بطلة كربلا» می نویسد:

«زینب علیهاالسلام قصد داشت چند روزی كه از عمرش باقیمانده بود، در كنار قبر جدش بسر برد، اما «بنی امیه» به این كار مایل نبودند؛ زیرا زینب و كسانی كه با او از كربلا برگشته بودند، آنچه را از طرف


لشگریان «یزید» بر سر اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و ال وارد شده بود، برای مؤمنین شرح می دادند، بدین جهت وجود بانو زینب علیهاالسلام كافی بود كه در مدینه شعله ی حزن و اندوه زبانه بكشد و مردم را به شورش و طغیان برانگیزد، به طوری كه نزدیك بود، جریان كارها بر ضد «بنی امیه» دگرگون گردد. به همین جهت فرماندار مدینه به یزید نوشت: وجود زینب علیهاالسلام در مدینه باعث تحریك احساسات مردم است؛ زیرا زینب كه بانویی دانشمند و بلیغ و عاقل است، با مردانش تصمیم گرفت كه برای خونخواهی حسین قیام نمایند. [1] .

فرماندار مدینه، كسی را نزد بانو زینب علیهاالسلام فرستاد، و از او درخواست نمود كه از مدینه خارج شود و در هر كجا كه می خواهد ساكن گردد! زینب علیهاالسلام خشمگین و خروشان گفت: خدا از آنچه بر سر ما آمده آگاه است، بهترین افراد ما كشته شده، و بازماندگان آنها را هم


به اسارت كشاندند، اكنون اگر خون ما را هم بریزید از مدینه بیرون نخواهیم رفت!

اما بانوان بنی هاشم كه از خشم ستمگران نسبت به زینب علیهاالسلام نگران بودند، دور او را گرفتند و به او مهربانی كردند و دلداری دادند و برای خروج از مدینه آماده اش نمودند. زینب علیهاالسلام از مدینه ی جدش پیغمبر خارج گردید و بعد از آن دیگر مدینه را به چشم خود ندید».

قول دوم: مرقت حضرت زینب علیهاالسلام در قریه ای در اطراف و كنار دمشق قرار دارد، یعنی در جایی كه اكنون به «قبرهای شش گانه» معروف است، كه البته این نظریه از هیچ كدام از مورخین مورد اعتماد نقل نشده است.

قول سوم: آن حضرت در مصر دفن شده است. واین نظریه را اشخاصی چون «عبیدلی»، «ابن عساكر دمشقی»، «ابن طولون» و غیر از اینها نقل كرده اند.

و باید توجه داشت كه علما و دانشمندان مورد اعتماد شیعه، مانند كلینی و صدوق و مفید و شیخ طوسی و علامه حلی، قبر حضرت را معین نكرده اند تا بتوانیم با قول ایشان یكی از نظریه های سه گانه را انتخاب كنیم. ولی مشهور این است كه مرقد آن حضرت شام و مصر است كه این دو نظریه نیز با هم تعارض دارند. در این صورت نسبت به هیچ یك از این نظریات جزم و اطمینان حاصل نمی شود.

اما شكی نیست كه زیارت مرقد حضرت در شام و یا در مسجد جامع مصر، اگر به منظور تقرب و نزدیكی به خداوند سبحان و تعظیم


اهل بیتی كه مقربان درگاه ربوبی اند؛ پسندیده و راجح است، زیرا غرض از زیارت اهل بیت اعلان فضایل آنها و تعظیم شعائر می باشد، و مكان وسیله است نه هدف. و در حدیث آمده است: «نیت انسان (مؤمن) از عمل او بالاتر و بهتر است».

«و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین».


[1] «عبيدلي» در «اخبار الزينبات» نوشته است: زينب كبري عليهاالسلام صريحا مردم را به قيام عليه يزيد فرا مي خواند و مي گفت: بايد حكومت يزيد، تاوان و تقاص عاشورا را بپردازد.

آيةالله شهيد قاضي طباطبايي در كتاب «اولين اربعين حضرت سيدالشهدا» عليه السلام، ص 95، مي نويسد: بعضي اشكالاتي بر آنچه «عبيدلي» در اخبار زينبات آورده، به گمان خويش وارد ساخته اند. اين كه در حديث عبيدلي آمده كه زينب كبري عليهاالسلام مردم را عليه يزيد پليد جمع كرده و بر مي انگيخت و اين كار با مقام شامخ آن بانوي عصمت مناسب نبوده است، معلوم مي شود صاحب اين كلام از اشخاصي است كه تحت نفوذ استعمار نشود نما يافته، تصور كرده كه انسان بايد انزوا را در امور اجتماعي اختيار كرده و در خانه نشسته و در كنج عزلت به سر برد، نه امر به معروفي انجام دهد و نه در راه نهي از منكر قدمي بردارد و اگر بتواند، روزها مانند خفاش در گوشه اي خزيده و شبها بيرون آمده، پرواز كند كه عين خواسته دشمنان دين و ستمكاران روزگار است. (مترجم).